Adres :
Aşağı Öveçler Çetin Emeç Bul. 1330. Cad. No:12, 06460 Çankaya - Ankara Telefon : +90 312 473 80 41 - +90 530 926 41 13 Faks : +90 312 473 80 46 E-Posta : sde@sde.org.tr

جهان غرب با کدام "قدرت" در حال جنگ است؟-Analiz

 

 Bu yazı 22.07.2024 tarihinde yayınlanmıştır.

 

  *Alper Tan/SDE Başkan Yardımcısı

بعضی از اعضای ناتو و در راس آنها ایالات متحده آمریکا با همکاری مشترک اسرائیل اسلام را به عنوان بزرگترین دشمن خویش می بینند و برعلیه آن مبارزه بزرگی براه انداخته و حتی درحال جنگ اند. هرچند جهان غرب در حال حاضر یک بخش مشخصی از مسلمانان را با دیدگاه متفاوت تری نگاه میکند اما از لحاظ دینی اسلام را به عنوان بزرگترین دشمن خود می شمارند. این دشمنی بعداز فروپاشی اتحاد شوروی به نقطه تمرکز این محور مبدل شده است.

جهان غرب به دلیل منافع بزرگی که دارد نمی خواهد با خراب ساختن روابط خود این منافع را به خطر انداخته و در مواجهه با بیش از دو میلیارد مسلمان قرار بگیرد، به همین دلیل ظاهرا چین و روسیه را به عنوان دشمن اصلی خویش نشان می دهد. اما نیت و واقیعت که در ساحه دیده می شود کاملا متفاوت است.

از دیدگاه غرب، دشمن اصلی خود اسلام است. ایالات متحده و متحدانش که برای ادامه نظم بین‌المللی امروز، آماده جنگیدن، اشغال، و حتی ارتکاب به نسل‌کشی هستند، روزهای سخت و دشواری را پیش رو دارند. مقاومت غزه که با حیرت و تحسین جهانیان دنبال می‌شود، تنها یک درگیری میان حماس و اسرائیل نیست و این یک حقیقت آشکار می باشد. هرچند مسلمانان و تمام مردم جهان تصور میکنند که غزه و حماس به حال خویش تنها رها شده اند اما حقیقت این گونه نیست. چونکه هر چه بیشتر حمله می‌کنند و می‌کشند، در جهان قدرت خود را از دست می‌دهند. اسرائیل در جامعه بین‌المللی به عنوان یک دولت جنایتکار نسل‌کش و حامیان آن به عنوان همدستان نسل‌کشی شناخته می‌شوند. هیچ‌کس شکی ندارد که همه آنها در پایان جنگ در دادگاه‌های بین‌المللی محاکمه خواهند شد.

مرکز جدید قدرت جهانی کجاست؟

قدرتی که به وضوح در تلاش است تا سیستم ایجاد شده توسط غرب را نابود کند و در این راستا پیشرفت‌های بزرگی کرده است، چیست و کجاست؟ ما شاهد یک قدرت/اراده/مرکزی هستیم که مکان، ماهیت، نام، ظرفیت و کارهای آن تا کنون به طور کامل توسط عموم شناخته نشده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما به سرعت نظم سیاسی و اجتماعی جهان را از یک دست تغییر می‌دهد. این مرکز قدرت، به دلیل اینکه از لحاظ جغرافیای و فرهنگی خیلی بزرگ و غنی میباشد، در حال حاضر مشخص کردن آن مشکل به نظر می آید. برای این کار باید انتظار کشید تا تصویر واضح تر شود.

گاهی اوقات ممکن است که ندانیم سازنده/معمار کیست، اما از اثری که پدید آمده، با توجه به قدرت، توانایی‌ها و ظرفیت‌های او می‌توانیم بفهمیم که معماری وجود دارد. از آغاز جنگ غزه بدینسو، تغییرات آشکاری در پیش چشم ما رخ می‌دهد، ما تلاش خواهیم کرد تا به معمار اصلی آن که هنوز دیده نشده است، اشاره کنیم.

قدرت جدید برچه گستره ای قرار دارد؟

اگر به دقت به تغییرات رخ داده در جهان در سال‌های اخیر نگاه کنیم، درمی‌یابیم که این مرکز که به تغییرات و تحولات جهانی الهام می‌بخشد، از نظر قومی، دینی، فرهنگی یا جغرافیایی تنها به یک بخش متکی نیست، بلکه به طیف بسیار گسترده‌ای می‌پردازد و با قاطعیت زیاد دولت‌ها و توده‌ها را به حرکت درمی‌آورد. به گونه ای مشخص تری، اگر بخواهیم این مرکز را به صورت دسته‌بندی شده و ساده تر توضیح دهیم، آن را می توان به عنوان “اتحاد مظلومان” در برابر “اتحاد ظالمان” بیان کرد.

با استفاده این علامت های که ما تلاش داریم این مرکز جدید را بیشتر بشناسیم، به وضوح مشاهده می شود که این مرکز، قادر است که از طریق «قانع کردن» طرفداران و استفاده از «فشار یا قدرت» به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر دشمنان خود، دنیا را در یک مسیر جدیدی قرار بدهد.

در مرکزیت قدرت جدید کدام کشور ها حضور دارند؟

به دلیل جنگ اوکراین و روسیه، هیچ یک از کشورهای مسلمان، از جمله ترکیه، به تحریم‌های که بالای روسیه  توسط ایالات متحده و کشورهای اروپایی وضع شده بود، پایبند نبودند. در جریان طوفان الاقصی در ۷ اکتبر، کشورهای زیادی از جمله کشورهای مسلمان در کنار حماس و علیه اسرائیل قاتل قرار گرفتند. در مجمع عمومی سازمان ملل، در حالی که رأی بسیاری از کشورها به سرعت به سمت مثبت تغییر کرد، تعداد کشورهایی که فلسطین را به عنوان یک دولت شناخته‌اند نیز به همان سرعت افزایش یافت. البته، قدرتی وجود داشت که این تغییر را در مدت زمان کوتاهی فراهم ساخت.

بر خلاف ایالات متحده و کشورهای اروپایی که پایه گذاران و مدافعان نظم فعلی جهان می باشند؛ روسیه، چین، ترکیه  و اکثر کشورهای آسیایی، به همراه کشورهای آفریقا و آمریکای جنوبی، روز به روز بیشتر به یکدیگر نزدیک می‌شوند و در جهت اهداف مشترک به گونه ای یک دست علیه دشمنان/رقبای خود، عمل می نمایند.

در این فرآیند، حرکت محتاطانه هند در ماه‌های اخیر و تمایل آن برای فاصله گرفتن از ایالات متحده، ممکن است به دوری هند از محور غرب منجر شود. به‌ویژه، سفر ناریندرا مودی، نخست‌وزیر هند، به روسیه در تاریخ ۹ جولای ۲۰۲۴، درست زمانی که اجلاس ناتو آغاز شده بود، و دیدار وی با رئیس‌جمهور پوتین، و همچنین پیام‌های گرم و ائتلافی که دو رهبر به غرب ارسال کردند و اعطای بالاترین نشان دولتی از سوی پوتین به مودی، این انتظار را تایید می‌کند.

جایگاه چین، کوریای جنوبی و جاپان از نقظه نظر مرکز قدرت جدید

گرایش بحث برانگیز چین به دست کشیدن از سیاست های همسان سازی خود علیه اویغورها، نگرش این کشور به آمریکا و کشورهای اروپایی و موازی بودن سیاست های روسیه در خاورمیانه و کشورهای آفریقایی با سیاست های ترکیه، تأثیر، قدرت و سرعت تغییر را نشان می دهد. این واقعیت که متحدان نزدیک آمریکا مانند ژاپن و کوریای جنوبی شروع به دیدن چهره واقعی غرب کرده اند و در حال جستجوی مسیر جدیدی برای خود هستند نیز از شاخص های بسیار مهمی است. کشورهای منطقه از ایفای نقش پیاده در پروژه های قدرت های خارجی ناراحت هستند.

طوفان الاقصی چه چیزی را تغییر داد؟

علاوه بر این، جنگ غزه که در اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، منجر به پدید آمدن طوفان الاقصی گردید. در طول این مدت بمب های که با حمایت آمریکا و اروپا به وسیله ای اسرائیل باعث جان باختن هزاران نوزاد، کودک، زن، جوان و سالخورده ای بی گناه گردید در عین حال این بمب در قلب سیستم خون آشام جهانی نیز منفجر شد.

هیچ انسان عادی که دارای وجدان باشد، صرف نظر از اینکه چه وابستگی قومی، دینی، فرهنگی یا جغرافیایی دارد، نمی‌تواند با دیدن آنچه در غزه اتفاق می‌افتد، از حقوق بشر، قوانین بین‌المللی، قوانین جنگ، رسانه‌های آزاد/مستقل/بی‌طرف و ارزش‌های جهانی صحبت کند.

به نظر می‌رسد که در آنجا حماس با اسرائیل نمی‌جنگد. کسانی که پس از جنگ جهانی دوم نظام بین‌المللی مدرن را تأسیس کردند، با کسانی که می‌خواهند این نظام ظالمانه را از بین ببرند و یک نظام بین‌المللی عادلانه‌تر ایجاد کنند، یعنی مرکز قدرت جدیدی که در موردش صحبت می‌کنیم، در حال جنگ هستند. دیگر جنگ خیلی فراتر از غزه رفته و مبارزه برای آزادی به ایالت‌های آمریکا و پایتخت‌های اروپا سرایت کرده است. در نقطه‌ای که به آن رسیده‌ایم، خاموش کردن این آتش اصلاً آسان نخواهد بود.

یک ذهن  و استراتیژی بزرگ در حال کار است

با توجه به اینکه روش‌ها و راهبردهایی که ایالات متحده، اروپا و اسرائیل در جنگ غزه دنبال می‌کنند، چقدر احمقانه و ناکام هستند، می‌توانیم ببینیم که این طبیعی نیست. چه کسی می‌داند شاید آن نیروی اسرارآمیز که نمی‌دانیم کجاست، با وادار کردن آنها به این اشتباهات استراتژیک، برای فروپاشی از درون، هم در اسرائیل، هم در ایالات متحده و هم در اروپا به طور مداوم کار می‌کند!

وقتی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که در یک نوار ساحلی ۴۰ کیلومتری، مردمی که دهه‌ها تحت فشار و محاصره زندگی کرده‌اند، در برابر قوی‌ترین سلاح‌ها، بزرگترین فناوری‌ها و نیرومندترین ارتش‌های جهان مقاومت می‌کنند. از سوی افسران عالی‌رتبه ارتش اسرائیل، بارها اعترافاتی مبنی بر شکست آنها در این جنگ به گوش می‌رسد. اما این وضعیت به تنهایی با قدرت حماس قابل توضیح نیست؟ بدون شک روح جهاد، عزم مبارزه، صبر و تسلیمی مسلمانان فلسطین به پروردگارشان بر هر چیزی مقدم است. اما از نظر دلایل منطقی، توضیح این موضوع بسیار دشوار است.

مراکز قدرت به محوریت غرب  به طور مداوم تحت عملیات قرار می‌گیرند

چه کسی می‌داند شاید آن "اراده" یا همان "قدرت" که حماس از آن نمایندگی می‌کند، در کاخ سفید، پنتاگون، یا در قلب سازمان سیا باشد... شاید در پاریس، لندن، برلین، روم و جاهایی که هرگز تصور نمی‌کنید، با استفاده از حرص، جاه‌طلبی و حماقت آنها، باعث ارتکاب اشتباهات بزرگ می‌شود. شاید در تل‌آویو در جاهای اصلا انتظارش نمی رود عملیات‌هایی انجام می‌دهد.

  قدرتی که دنیا را بر حول خود می چراخاند چگونه قدرتی ست؟

این مرکز اسرارآمیز که مورد بحث می باشد، باید دارای یک ظرفیت انسانی بسیار ویژه، قدرت ذهنی عظیم، هوش استراتژیک بزرگ و همچنین توانایی اطلاعاتی، قابلیت نظامی و ظرفیت جنگی در سطح بسیار بالا باشد که به آن خدمت می‌کند.

آن قدرت جهان را بیدار می کند

در حال حاظر حمایت آشکار آمریکا و متحدانش از اسرائیل در نبردی که امروز به عنوان "جنگ حماس و اسرائیل" به آن تلقی می شود به جایی رسیده است که حتی مردم جهان غرب را نیز خشمگین کرده و مردم به جایی رسیده اند که دولت های خود را زیر سوال می برند و در خیابان ها واکنش نشان می دهند و از همه مهم تر آمریکا و اسرائیل با یک درگیری سیاسی و اجتماعی در درون خود مواجه هستند. آیا اینها به صورت خودی اتفاق می افتد؟ اگر این امر به صورت خودی اتفاق نمی افتد چگونه کسی می تواند چنین سازماندهی بزرگ جهانی را هدایت کند؟

موفقیت درخشان قدرت جدید در آفریقا

فرانسه، انگلیس، ایالات متحده و دیگر کشورهایی که قرن‌ها آفریقا را استثمار کرده‌اند، به سرعت از قاره بیرون رانده می‌شوند. مردم افریقا تنها به بیرون راندن آنها بسنده نکرده‌اند بلکه اتحادیه‌های ضد استعماری نیز تشکیل می‌دهند. با توجه به انقلاب‌های نیجر، بورکینافاسو و مالی و حرکت آنها به سمت کنفدراسیون پس از انقلاب، و حتی احتمال گرد هم آمدن کشورهای دیگری مانند سومالی، سودان، جیبوتی، اتیوپی و اریتره در آینده، باید به این فکر کرد که نیرو ویا قدرتی که این کشورها را به هم متصل می‌کند چیست؟

در ایالات متحده جنگ داخلی آغاز می‌شود

ما سال‌هاست درباره اینکه آمریکا به سرعت در حال حرکت به سمت یک جنگ داخلی است صحبت نموده و می نویسیم. در آمریکا تسلیح غیرنظامیان به طور وحشتناکی ادامه دارد. در کشوری با جمعیت ۳۳۵ میلیون نفر، ۴۳۰ میلیون اسلحه وجود دارد که از این تعداد، ۲۰ میلیون آن‌ها سلاح های سقیله هستند. این اسلحه‌ها در داخل این کشور منفجر خواهند شد.

ایالات متحده اکنون به آستانه این فرایند نزدیک شده است. تیراندازی به سمت ترامپ احتمالاً به معنی آغاز این روند است. جنگ داخلی یا هرج و مرج اجتماعی در ایالات متحده در حال آغاز است... بعدازین ایالات متحده به عنوان "ایالات متحده تقسیم شده آمریکا" توصیف خواهد شد. انتظار می‌رود که پیش از انتخابات ۵ نوامبر ۲۰۲۴ و پس از آن، تحولات وحشتناکی در آن کشور رخ دهد.

اتحادیه اروپا در آستانه "انحلال"

در انتخابات پارلمان اروپا که در ماه جون ۲۰۲۴ برگزار شد، راست افراطی تقریباً در همه کشورها به مرحله تصرف حاکمیت این کشور ها رسیده است. این انتخابات نشان‌دهنده این است که اتحادیه اروپا در حال فروپاشی و تجزیه است. ما احتمالاً شاهد فروپاشی یا تغییرات خشونت‌آمیز و هرج و مرج‌ درین کشور ها، از جمله حکومت مغرور ماکرون و دولت متکبر انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی خواهیم بود. نباید فراموش کرد که حدود ۷۰ میلیون اروپایی در جنگ جهانی دوم کشته شدند. اتحادیه اروپا پس از این کشتارها تأسیس شد. آنها با استثمار و اشغال سرزمین دیگران ثروتمند شدند. بدین ترتیب به کسب درآمد آسان و زندگی در لذت عادت کردند. اما دریا تمام شده است. ملت های استثمار شده بیدار شده اند و شورش خواهند نمود. دولت‌ها و مردم اروپا دیگر در موقعیتی نیستند که بتوانند با این مسائل مقابله کنند یا بجنگند. جوامع غربی فاسد شده‌اند. اما نمی‌خواهند از تجملات دست بکشند. آنها مجبور خواهند شد که بهای آن را بپردازند.

آفریقا که قرن‌ها مورد استثمار، ظلم و ستم قرار گرفته است، برای حساب‌ پرسی آماده می‌شود

از سوی دیگر، آیا مردم فقیر آفریقا که جز سیاهی رنگ پوستشان «جرم» دیگری نداشتند، حساب دهه ها کشته شدن، نابودی، خرید و فروش به عنوان برده، غصب منابع و ارزش هایشان را نخواهند پرسید؟ به نظر می رسد که در این روند، قدرت جدید پشتیبان و در کنارآفریقا خواهد بود.

به جاپان و کره جنوبی توجه کنید

آیا در جاپان، حساب تلاش برای نابودی یک ملت با بمب‌های اتمی و سلاح‌های سنگین بسته خواهد شد؟ آیا انتقام بازی‌های شوم و جنگ‌های کره که توسط ستمگران غربی طراحی و تشویق شده بودند، و ملت بزرگ و دو برادر را به دشمن یعنی شمال و جنوب تبدیل کردند و باعث ازبین رفتن ده ها هزار انسان شدند؛ گرفته نخواهد شد؟

هندوستان، پاکستان و بنگلادش چه خواهند کرد؟

آیا تصور می‌شود که کشورهایی مانند هند، پاکستان و بنگلادش فراموش خواهند کرد که با نقشه‌های امپریالیستی از یکدیگر جدا شده و به دشمن یکدیگر تبدیل شده‌اند؟ آیا این ملت‌های برادر که به کشورهای جداگانه تقسیم شده‌اند، نمی‌توانند دوباره متحد شوند؟ دلیل زیادی برای عدم اتحاد آنها وجود ندارد. ممکن است قدرت جدید در راستای متحد شدن آن ها گام های موثر بردارد.

حساب‌های میلیون‌ها کشته‌شده یک به یک پرسیده خواهد شد

آیا فکر می‌کنید که کشتار میلیون‌ها انسان در کشورهای اسلامی در سی سال گذشته، به ویژه در کشورهایی مانند افغانستان، عراق، سوریه، یمن، لیبی، فلسطین و سودان که به‌منظور نابود کردن دولت‌ها و ملت‌ها به راه افتاده بود، به فراموشی سپرده خواهد شد؟

 کسانی که چنین فکر میکنند به زودی متوجه خواهند شد که چقدر اشتباه کرده‌اند. فرزندان ملت‌های مظلوم که سال‌ها در درون دولت‌های غربی، بوروکراسی و جوامع غربی نفوذ کرده و به تدریج بیدار شده‌اند و انتظار روز حساب را می کشند. این روز دیر یا زود حتماً فراخواهد رسید.  

به طور خلاصه، سؤالی که باید به آن پاسخ داده شود این است: ماهیت «قدرت اسرارآمیز» و عظیمی که با ابرقدرت‌ غرب می‌جنگد، آنها را ضعیف و درمانده می‌کند، اتحادهایشان را منحل می‌کند و جنگی بزرگی را علیه آنها به راه می‌اندازد چیست؟ آیا اسرائیل و دولت‌های غربی حمایتگر آن با سایه‌ها می‌جنگند؟ آیا اسرائیل و متحدانش توانسته‌اند بفهمند که در واقع با چه کسی و چه نوع قدرتی در حال جنگ هستند؟

جهان در حال گذراندن یک جنگ بزرگ است و ما در آستانه درگیری های بزرگتر دیگری نیز قرار داریم. باید دید که آیا ستمگران استعمارگر که قرن هاست خون میلیون ها انسان بیگناه را ریخته اند، خواهند توانست تا در برابر این خشم بزرگ، کینه انباشته شده و نفرتی که از شرق سرچشمه می گیرد ایستاده گی کنند؟

انتظار نمی رود که فهمیدن این موضوع خیلی طول بکشد. کسانی که نظم جهانی امروز را بدست دارند، کار بسیار دشوار و حتی ناامیدکننده ای در پیش خواهند داشت.

آلپر تان

۱۶ جولای ۲۰۲۴